در روزهایی که گذشت، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حسابی خبرساز بود؛ نه صرفا به خاطر سفر به استانی یا بازدید از پروژههایی مرتبط با ماموریتهای وزارتخانه در حوزههای سهگانهاش، بلکه به خاطر تاکیداتی که بر دو موضوع مهم در حوزه گردشگری داشته.
سیدرضا صالحی امیری چهارشنبهشب در جریان بازدید از بافت تاریخی و باغ جهانی دولتآباد یزد که گزارش آن در «سفر امروز» هم منتشر شد، ضمن تاکید بر «توسعه حفاظتمحور» موضوع مهم و اساسی حوزه گردشگری یعنی حمایت از بخش خصوصی را مورد تاکید قرار داد. او گفت: «بخش خصوصی، مسئولیت مهمی در رونق اقتصاد کشور دارد و حمایت دولت از این حوزه، کاملا جدی است.»
درنگی بر همین گزارهها به خوبی نشان میدهد که سیدرضا صالحی امیری به رغم مدت کوتاهی که از آغاز به کارش در جایگاه وزیر گردشگری میگذرد، دست کم در سطح نظری، بزنگاههای وزارتخانه را شناخته است. به این معنا که میداند حساسیت کار وزارتخانه بیش از هر چیز ناشی از تلاقی دو زمینه ماموریتی آن است؛ از یک سو گردشگری به عنوان حوزهای اقتصادی و صنعتی ارزآور که نیازمند توسعه است و از سوی دیگر میراث فرهنگی که عرصهای است تاریخی و فرهنگی و موفقیت وزارتخانه در ارتباط با آن فینفسه در گرو حفاظت و مراقبت. گرچه این دو در جاهایی به ارزشهای مازاد مشترکی میرسند و از وجهی، میراث فرهنگی یک کشور علاوه بر ارزشهای معنوی و تاریخیاش، سرمایههای گردشگری یک کشور هم محسوب میشوند اما در جاهای نیز ممکن است ملاحظات یک کدام از این دو حوزه، مانع از پیشبرد اهداف حوزه دیگر شود؛ دقیقا هنر مدیر عالی وزارتخانه همینجاست که باید نشان داده شود. جایی که باید با نگاهی ناظر بر ملاحظات هر دو حوزه عمل کند تا یکی، قربانی آن دیگری نشود. به بیان صریحتر، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید مانند بندبازی عمل کند که قادر به حفظ تعادل خود بر نازکای بند است و اجازه نمیدهد جاذبه زمین در هیچ کدام از طرفین بند او را به سمت خود بکشد.
تاکید وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در اولین روزهای کاریاش بر این تعادل با استفاده از عبارت «توسعه حفاظتمحور» خود را نشان میدهد و گواهی است بر اینکه او کلیدواژههای بنیادی دستگاه تحت مدیریت خود را شناخته است.
صالحی امیری میداند که درست یا نادرست، ماموریت حفاظتی وزارتخانه در بخش میراث فرهنگی، با مسئولیت حمایتی از فعالان صنایع دستی همراه است و نباید این دو را جدای از هم ببیند. او این توجه را در سفر روزهای اخیرش به یزد –دست کم در سطح گفتار- نشان داده.
با استناد به آنچه وزیر در سفر یزد در خصوص گردشگری گفته، دست کم میتوان گفت که او از فرصت اقتصادی مهم این صنعت غافل نیست و میداند سرمایههای بزرگی که درگردشگری به کار بسته شده، در صورت اعمال سیاستهای حمایتی تا چه اندازه توانایی تحولآفرینی در اقتصاد کشور را دارد. تاکید اکید صالحی امیری به «حمایت جدی از بخش خصوصی» گواهی است بر اینکه او گام نخست کارش یعنی شناسایی نیازهای حوزه گردشگری را درست برداشته و حالا باید دید در گامهای بعدی، تا چه اندازه میتواند سطح مطالبات هر بخش را کاهش دهد و کار را پیش ببرد. خصوصا با توجه به حرفهای روز پنجشنبه او در شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی استان یزد، میبینیم با وزیری روبهرو هستیم که گوش تیزی برای شنیدن صدای فعالان بخش خصوصی وکارشناسان این حوزه دارد؛ ضمن اینکه میتوان تاثیر توجهاتش به رسانههای تخصصی حوزه گردشگری را هم در واکنشها و سخنانش در باب مسایل روز صنعت گردشگری دید. به عنوان مثال، مساله مهمی چون «مقابله با ایرانهراسی» که بسیار مورد تاکید کارشناسان، فعالان و روئزنامهنگاران حوزه گردشگری است، از موضوعاتی بود که صالحی امیری در سخنانش به آن اشاره کرد. او از عبارت «قفل ایرانهراسی» استفاده کرد و این یعنی گشایش در صنعت گردشگری در گرو باز کردن یا به بیان او «شکستن» این قفل است.
قدر مسلم اشارات واقعبینانه وزیر در روزهای آغازین کارش، تنها گام نخستین وزارتخانه در این صنعت در دوره مدیریت او است. او شرط لازم یعنی دیدن واقعیتهای گردشگری کشور را به جا آورده اما تا شرط کافی فاصله زیادی دارد. فاصلهای که صالحی امیری در رصد کردن وضعیت عمومی و چشماندازهای حوزه مدیریتش، طبعا آن را دیده است. باید صبر کرد و دید که بررسیهای او به چه راهکارهایی منتج میشود و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دولت چهاردهم تا چه اندازه به اهداف حوزههای سهگانه ماموریت خود، خصوصا به پیشبینیهای برنامه هفتم توسعه برای گردشگری نزدیک خواهد شد.