با نزدیک شدن به زمان معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس، گمانهزنیها در خصوصی گزینههای احتمالی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم بیشتر شده است. در عین حال، بخشی از مخاطبان این وزارتخانه، عمدتا در بدنه بخش خصوصی و تشکلها و نیز رسانههای این حوزه، انتقاداتی به کارگروه تعیین وزیر مطرح کردهاند. از جمله حضور بعضی از افراد که به گفته منتقدان، خوشنام نیستند و سابقه چندان قابلدفاعی ندارند. بخشی از انتقادها هم به حضور افرادی بوده که تحت عناوینی در کمیته حضور داشتند که به باور منتقدان، تناسبی با تجربه، جایگاه و قابلیتهای ناکافی آنها ندارد. فعالان بخش خصوصی گردشگری به سهم به گفته آنها «ناچیز» تشکلهای خود در کمیته انتقاد دارند و علاوه بر آن میگویند سازوکار نظرخواهی از تشکلها برای انتخاب نماینده خود برای حضور در کمیته ایراد داشته. اینها را با بهمن نامور مطلق، رئیس کارگروه انتخاب وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی دولت چهاردهم مطرح کردیم. دکتر نامور مطلق را مخاطبان وزارت میراث، گرچه بیشتر در مقام معاون اسبق صنایع دستی کشور میشناسند اما او جدای از مسئولیتهای دولتی، شخصیتی علمی و فرهنگی است. از این نشانهشناس و استاد برجسته دانشگاه که البته رئیس فرهنگستان هنر هم بوده، آثار ارزشمندی در قالب تالیف و ترجمه منتشر شده است. در اینجا اما با او در کسوت ریاست کارگروهی گفتوگو کردهایم که بناست گزینههای نهایی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را به رئیس دولت چهاردهم و تیمش معرفی کند.
آقای دکتر حتماً شنیدهاید که انتقادهایی به ترکیب کمیته تعیین وزیر مطرح شده است.
مثلاً؟
یکی اینکه سهم بخش خصوصی در کمیته گردشگری ناچیز است.
ببینید ما یک زیر کمیته برای گردشگری درست کردیم، یکی برای میراث فرهنگی و یکی هم برای صنایع دستی. گفتیم با زیر کمیته گردشگری جلسه بگذاریم. این جلسه ترتیب داده شد و در آنجا تصمیمگیری شد.
میگویند در شب تعطیل ضربالعجل تعیین شد که تشکلها نامه رسمی حاوی رایشان به نماینده مورد نظر را ارسال کنند و این روش منتج به نتیجهای نشد که برایند نظرات همه تشکلها باشد. چون عملا برای بعضی از تشکلها ناممکن بود.
ببینید، کمیته زمان زیادی نداشت. اینکه خورد به تاسوعا و عاشورا و فرصت کم بود، تقصیر ما نیست. چرا مسئله را از این زاویه نمیبینید که با وجود مصادف شدن با مناسبتهای سوگواری و تعطیل، دوستان جلسه گذاشتند و خواستند که از نظرات بهره بگیرند. به یاد داشته باشید که کارگروه ما مسئولیت داشت که ظرف سهچهار روز گزینهها را به آقای پزشکیان و تیمشان معرفی کند. به نظرم منصفانه این است که عمل کردن با وجود همه مشکلات و محدودیتها را نقطه قوت تلقی کنیم. با اینکه همه اختیارات را به کمیته داده بودند، کمیته گفت ما میخواهیم با تشکلها هم کار کنیم و شرایطش را هم با وجود فرصت کمی که داشت، فراهم کرد.
سپاسگزاریم؛ به هر حال قصد ما انعکاس صداهایی است که اگر اینجا مطرح نشود، شاید فرصت دیگری پیدا نکنند برای شنیده شدن.شما بهتر میدانید که گردشگری بدون بخش خصوصی و تشکلهایش موضوعیت خود را به عنوان یک صنعت آیندهدار از دست میدهد.
ببینید ۱۴ تشکل بزرگ در رایگیری شرکت کردند که هفتتایشان به یک نفر رای دادند و هفت تای دیگر به یک نفر دیگر. یکی از این دو نفر به دلیل اینکه خودش پیشنهاد وزارت هم بوده، طبعا مثل سایر گزینههای پیشنهادی، نمیتوانست در کمیته حضور داشته باشد چون به اصطلاح تعارض منافع به وجود میآمد.
بسیار خوب؛ کمیته تا این لحظه به چه ملاکهایی برای انتخاب گزینههای نهایی رسیده است؟ وزیر آینده از نظر کارگروه باید واجد چه ویژگیهایی باشد؟
ببینید یک سری از ویژگیها عمومی است که طبعاً همه وزرا باید داشته باشند. عمده آنها را خود آقای دکتر پزشکیان مطرح کردند. مثلا یک سری اسناد بالادستی و چشم انداز داریم که فرد، یعنی وزیر پیشنهادی، هم باید به آنها باور داشته باشد و هم بتواند آنها را اجرا کند. ملاک مهم بعدی طبیعتاً این است که وزیر پیشنهادی فردی پاکدست، صادق و خوشنام باشد و به اصطلاح بدشهره نباشد. مقبولیت عمومی داشته باشد. اهل گفتوگو باشد. به محرومان یا حداقل به مخاطبان خود توجه جدی داشته باشد. جدای از این ویژگیهای عمومی که همه وزرا باید داشته باشند، وزیر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی باید در این حوزهها صاحب دانش و تجربه باشد. همچنین باید توانایی مدیریت داشته باشد و بتواند با بخشهای دیگر ارتباط برقرار کند. به این معنا که نه تنها با بخشهای مختلف وزارتخانه بلکه با سایر نهادها و وزارتخانهها هم ارتباط خوبی داشته باشد. به اصطلاح ارتباط بینبخشی داشته باشد و بتواند خواستهها و نیازهای وزارتخانه را از سایر نهادهای دولتی و غیردولتی و شخص رئیس جمهور مطالبه کند. اگر وزیر آدم ضعیفی باشد و صرفاً در جلسات هیئت دولت شرکت کند و فقط شنونده باشد، طبعاً نمیتواند کارآمد باشد. موضوع مهم دیگر، ارتباط بینالمللی است. اساساً هر سه حوزه این وزارتخانه به روابط بینالملل نیاز دارد. وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید به همه این موضوعات توجه کند. اینطور نباشد که فردی ناآشنا با مسئولیتها و شرح وظایف وزارتخانه انتخاب شود و بعد بخواهد در زمان وزارتش تازه آشنایی پیدا کند!
اتفاقی که خصوصا در بدنه وزارتخانه زیاد افتاده است!
بله، یادم هست زمانی که معاون بودم، کسی مدیر کاخ سعدآباد شده بود و بعد، وقتی رفت آنجا، گفت: «سعدآباد هم جای زیبایی است؛ من تا به حال ندیده بودم.» یعنی کسی که مدیر کاخ سعدآباد شده بود، پیش از آن حتی گذرش به آنجا نیفتاده بود. ما نمیخواهیم وزارتخانه در دولت چهاردهم چنین وضعیتی داشته باشد. به هر حال در مورد وزارتخانهای گفتوگو میکنیم که فرابخشی است و کسی که مسئولیت آن را به عهده میگیرد، باید بتواند معادلات چندمجهولی را حل کند. ضمن اینکه یکسری از ویژگیهای تخصصی هم مهم است. مثلاً دانستن زبان خارجه برای اینکه بتواند سه حوزه اصلی کار خود را که ماهیتاً با مسائل بینالمللی سر و کار دارند، مدیریت کند. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، وزارتخانهای فرهنگی، اقتصادی است و فردی که وزیر میشود هم باید اقتصاد را بشناسد و هم فرهنگ را. این را هم از یاد نبریم که ما محدود به گزینهها هستیم. محدود به کسانی که داوطلب شدند. باید ببینیم در بین داوطلبان با چه کیفیتهایی روبهرو هستیم و از بین آنها انتخاب کنیم. انشاالله بتوانیم بهترین انتخاب را داشته باشیم و به آقای دکتر پزشکیان معرفی کنیم.