اگرچه یک سال از جهانی شدن روستای تاریخی کندوان به عنوان یکی از بهترین روستاهای گردشگری در جهان میگذرد اما همچنان در این روستا صنایع دستی چینی فروخته میشود و اهالی روستا درخواست گازکشی دارند.
به گزارش «سفر امروز» به نقل از مهر، یک سال از جهانی شدن روستای کندوان میگذرد. سال گذشته بود که کندوان به عنوان بهترین روستای گردشگری در جهان توسط سازمان جهانی گردشگری معرفی شد و ماه پیش هم کیک تولد یک سالگی این اتفاق در روستا با حضور نمایندگان مجلس و خبرنگاران و متولیان روستا بریده شد.
صدها سال پیش مردمان سرزمین آذربایجان شرقی تلاش کردند تا خانههایشان را در دل کوه بسازند. آنها کلنگ به دست گرفتند و حفرههایی داخل سنگ تراشیدند. حالا از این روستا به عنوان یکی از روستاهای گردشگری و مهم و حتی افسانهای نام برده میشود. این دهکده سحرآمیز تا تبریز ۶۲ کیلومتر فاصله دارد و رودی با آب معدنی گوارا از آن میگذرد.
داخل کرانهای صخرهای اتاقی است برای زندگی
کندوان از سرپیچی که یک کیلومتر بیشتر تا ده راه نیست، جلوه گر میشود و بیننده را در حیرتی خیره کننده فرو میبرد. بیننده از دور بیش از ۲۰۰ کوهک کله قندی زیتونی رنگ را که در دامنه رشته کوه به هم چسبیدهاند، می بیند و چون نزدیک میشود مشاهده میکند که وسط تنه هر کله قندی، در و پنجرهای نصب شده و درون کله قند، اتاق یا اتاقهایی برای زندگی تعبیه کردهاند.
آنچه بی تأمل به ذهن هر بینندهای خطور میکند، دیرماندگی این سراها و کهنگی و سنتی بودن زندگی سالهای بسیار دوری است که پدران باشندگان کنونی درون سنگها را تراشیده و صخره را سرپوش خود کردهاند.
مردم روستا محصولات کشاورزی خودشان را به گردشگران میفروشند
در هم تنیدگی طبیعت و انسان در این زندگی صخرهای از نظر گردشگران بسیار جذاب است اما همین در هم تنیدگی، سکنه را دچار مشکل کرده است. زندگی ماشینی و شهری موجب شده تا روستاییان زندگی در این روستا را بنا به مقتضیات خود تغییر دهند. آنها به گاز نیاز دارند و خانههایی گرم که بتواند آنها را در گرمای زمستان ماندگار کند.
بالا کشیدن کپسولهای گاز از سراشیبیهای تند صخرهها و عبور از راههای صعبالعبور برای ساکنان سخت شده خیلی از آنها دیگر توان گذشته را ندارند تا این سرما را طاقت بیاورند و این بار را بالا بکشند. خانههایشان سرد است. امکانات میخواهند. اگر نباشد میروند به اسکو و تبریز.
ترافیک و ورودی به هم ریخته
گازکشی در اینجا مشکلاتی دارد آن هم وقتی اجدادشان قرنها بدون گاز سپری کردهاند. از طرفی گازکشی زیرساخت میخواهد زیرساختی که امکان ندارد زمین را تراشید و لوله از آن گذراند. اینجا سنگ و صخره است.
برخی میگویند که ساکنان اولیه این روستا ساکنان روستای متروک شده در نزدیکی اینجا به نام حیلهور بودهاند که به دلیل حمله مغولها این روستا کارکرد خود را از دست داده و مردمش به این بخش وارد شده و همانجا ساکن شدند.
برخی هم میگویند که ساکنان اولیه عشایری بودند که از اینجا به عنوان ییلاق استفاده میکردند و بعدها در همین جا ساکن شدند.
برخی دیگر هم معتقدند در زمانهای قدیم جنگجویانی از این محل میگذشتند و دیدند که موقعیت نظامی این محل به خصوص که نفوذ از بالای آن غیر ممکن بوده، محل مناسبی برای استقرار است و به همین دلیل داخل کرانها را حفر کردند و ساکن شدند.
در اینجا مردم به جای خانه ساختن، حفر کردهاند و به جای افزودن مصالح، آن را کندهاند. شغل بیشترشان کشاورزی و دامداری بوده اما الان اصلیترین راه درآمدشان گردشگری است. مردم به دیدن خانههای آنها می آیند و محصولات کشاورزیشان را میفروشند. در این میان محصولاتی هم هستند که تولید روستا نیست مانند سفال همدان، روسری کردی و گلیم کرمان و محصولاتی از کشور چین.
گردشگری این روستا رونق زیادی داشته تا جایی که با همین کرانههای سنگی، هتلی ساخته شده که میگویند چند ستاره درخشان هم دارد ولی گردشگری که مشکلی با کمردرد و زانودرد داشته باشد کمتر میتواند راههای سخت این روستا را تا بالا طی کند.
در پایین دست روستا، خانههای جدید بیشتری دیده میشود
این روستا شبیهترین منطقه به کاپادوکیه در کشور ترکیه است. کاپادوکیه ۱۵ تا ۲۰ برابر روستای کندوان است. به همان اندازه هم ترکها توانستهاند از آن درآمد به دست آورند. از پرواز بالنها بر سر این محوطه تا فروش صنایع دستی مختص ترکیه و غذا و اقامت در مراکز اقامتی صخرهای و راندن خودروهای سبک در میان کرانهها. کرانههای اینجا نه در دل کوه بلکه روی زمین به طور طبیعی ایجاد شده است.
نحوه نگهداری از این منطقه هم با روستای کندوان متفاوت است به همان اندازه که ساکنان کاپادوکیه تسهیلات برای جذب گردشگران میگیرند به همان اندازه هم آنها از گردشگران استقبال میکنند و هتلهایشان را همان شکل نگه میدارند. بی آنکه محصولاتی از بیرون ترکیه به آنجا رسوخ کند.