سفر امروز: معاون گردشگری کشور در نشستی با حضور تورگردانان خارجی، آنها را به ارائه تصویر واقعی و به بیان او «زیبا و امن» ایران دعوت کرد. طرح این موضوع در سخنان انوشیروان محسنی بندپی در حضور فعالان توریسم بینالمللی بیشک خالی از تاثیر نیست. چرا که حتی اگر آنها خود به جاذبهها و مهمتر از آن، غیرواقعی بودن تبلیغات رسانهای علیه ایران واقف باشند، باز هم مطرح کردن آن و رسانهای شدنش در حکم یادآوری امری است که اگر مغفول بماند، زیانهای صنعت گردشگری را روزافزون خواهد کرد.
معاون گردشگری کشور که ۹ اردیبهشت در نشست B۲B با تعدادی از تورگردانان خارجی در هتل استقلال تهران سخن میگفت، گردشگری را «ابزاری برای صلح و گفتوگو میان ملتها» برشمرد.
قدر مسلم، معاون گردشگری کشور نیک میداند که کار تبلیغاتی روی جاذبههای گردشگری یک کشور و نیز اطمینان خاطر دادن به گردشگران سایر ملل در همه جای دنیا بر عهده دولتها و حاکمیتهاست. چرا که این امر مهم، فراتر از اختیارات و امکاناتی است که بخش خصوصی و فعالان اقتصادی این بخش از آن برخوردارند.
بیشک باید رویکرد معاون گردشگری و به طور کلی وزارتخانه را در ترمیم تصویری که منجر به ایرانهراسی در سطح بینالمللی شده به فال نیک گرفت؛ اما همه میدانیم که این رویکرد به تنهایی کافی نیست. در جهانی که تبلیغات به یک علم تبدیل شده و باور به نقشآفرینی این علم در موفقیتهای اقتصادی تا بدانجا پیش رفته که بسیارانی باور دارند که باید بخش اعظم درآمدهای هر کسب و کار و تجارتی مصروف تبلیغات شود، روشن است که موفقیت و سعادت گردشگری ایران نیازمند صرف توش و توان و بودجههای متناسبی برای شناساندن جاذبههای خود از یک سو و خاطرجمع کردن گردشگران بینالمللی از امنیت جاری در این سرزمین کهن از سوی دیگر است.
انوشیروان محسنی بندپی خطاب به تورگردانان خارجی گفته «انسانها بهطور طبیعی میل به برقراری ارتباط دارند و گردشگری این ارتباط را تسهیل میکند. از این طریق، شناخت عمیقتری میان ملتها شکل میگیرد؛ هدفی که گردشگری خلاقانه امروز به دنبال تحقق آن است.»
البته که این گزارهها که در کلام معاون گردشگری کشور جاری شده، مقرون به صحت است؛ اما همانقدر که گردشگری یکی از زمینههای پیوند فرهنگی و عاطفی میان ملتهاست، خود نیز برای تحقق ظرفیتهایش نیازمند زمینهها و ملاحظات و پیشنیازهایی است که بتواند عوامل بازدارنده را از میان بردارد. بیراه نیست اگر بگوییم با گفتمانی که از دولت پزشکیان سراغ داریم و باور این دولت و به تبع آن وزارت گردشگری به گفتوگوی بینالمللی، امروزه دیگر مشکل درک و دریافت از پدیدار گردشگری -در معنای مدرن کلمه- در دولت وجود ندارد. مشکل این است که متناسب با این درک و دریافت، تمهید جدی برای تامین نیازهای مالی و اعتباری در بخش تبلیغات گردشگری وجود ندارد. صنعت گردشگری ایران هنوز نتوانسته از امکانهای تبلیغاتی اعم از رسانههای رسمی یا شبکههای اجتماعی و نیز از فرصتهای بینالمللی مانند نمایشگاههای جهانی گردشگری بهرهای درخور ببرد. بیشک بخش اصلی این مشکل در گرو توانایی وزیر و البته معاون گردشگری وزارتخانه در رایزنیهای بینبخشی در دولت و حاکمیت است. اینکه تا چه اندازه بتوانند نهادهای تصمیمساز و سیاستگذاران بودجهای اعم از دولت و مجلس و… را مجاب کنند که هر گونه سرمایهگذاری در بخش گردشگری، فرجامی جز موفقیت و سعادت برای آینده کشور نخواهد داشت. این توانایی بالقوه، بیهیچ مبالغهای، در مجموعه وزارتخانه در دولت جاری دیده میشود. باید صبر کرد و منتظر به فعل درآمدن آن ماند. صنعت گردشگری چشم به راه و امیدوار به تحولی بنیادی در نگرش مجموعه ارکان حاکمیت به این فرصت مهم اقتصادی و عواید عامالمنفعه آن است.