آدون اوکوپه – ترجمه: فاطمه رحمانی
سفر امروز: این روزها و این هفتهها کو پس از آنکه دامنه جنگ خاورمیانه گسترش یافت و جنگی ۱۲ روزه میان ایران و اسراییل را رقم زد، مفاهیم «جنگ» و «صلح» و موضوعات مبتلابه آنها بیش از هر وقت محل بحث و گفتوگو در افکار عمومی است. در این میان گردشگری، صنعت-فرهنگی جهانی است که ماهیتا با تساهل، پذیرش حضور «دیگری» و کنار آمدن با اختلافها و تعامل در عین غیریتِ جهانبینیها سروکار دارد. آنچه در ادامه میآید، نوشتاری است که روز جهانی گردشگری در «گاردین» منتشر شد. متنی که این روزها انگار برای خواننده و شهروند خاورمیانه موضوعیت ویژه دارد.
***
با نگاهی به یک سال که از روز جهانی گردشگری ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ گذشت، شاید بپرسیم در طول این یک سال واقعاً چقدر تغییر کردهایم؟ خصوصا که پای شعار «گردشگری و سرمایهگذاری سبز» هم به میان آمده است.
تغییر گاهی نامحسوس است و تشخیص آن در لحظه دشوار، اما وقتی به گذشته نگاه میکنیم، تازه متوجه میشویم چقدر تحول رخ داده و پیشرفتهای آرام و پیوستهای شکل گرفته است.
شعار امسال یعنی «گردشگری و صلح» بهویژه برای جهان امروز بسیار مهم و مناسب است.
شورشهای داخلی، ناآرامیها و درگیریهای مسلحانه، همچنان تیتر اخبار رسانهها در سراسر قارهها هستند. حتی کشورهای بهظاهر «امنتر» نیز از پیامدهای مناقشه در امان نماندهاند. این وضعیت، نیاز فوری به عزمی جدیتر برای ترویج صلح و امنیت جهانی را نشان میدهد.
ریشۀ این چالشها کجاست؟ منشأ آنها چیست و این وضعیت چه میگوید؟ چه راهکاری برای رفع ناتوانی خود در حفظ همزیستی مسالمتآمیز داریم؟
بر اساس «شاخص صلح جهانی ۲۰۲۳» امسال [یعنی سال ۲۰۲۴] بدترین وضعیت و بیشترین افول صلح را در یک دهۀ گذشته شاهد بودهایم؛ طوری که ۸۴ کشور ناامنتر و ناآرامتر شدهاند.
رتبۀ نیجریه نوسان داشته است: پس از سال دشوار ۲۰۲۱ (رتبه ۱۴۶) در ۲۰۲۲ بهبود قابل توجهی یافت (رتبه ۱۳۵) اما رتبۀ ۱۳۸ در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد هنوز کارهخایی هست که انجام نشده و نیازمند مداخلات هدفمند برای تقویت امنیت و ثبات هستیم.
من قصد دارم از گردشگری برای صلح دفاع کنم. برای کسانی که میپرسند گردشگری چگونه میتواند ابزاری برای صلح باشد، ابتدا تعریف مختصری از گردشگری ارائه میکنم:
گردشگری یعنی سفر به مقصدی خارج از محیط عادی زندگی فرد، به قصد تفریح، کسبوکار یا سایر اهداف، معمولاً برای بیش از ۲۴ ساعت. همین شرط ۲۴ ساعت بسیار مهم است؛ چرا که گردشگری را از سفرهای یکروزه متمایز کرده و تعاملی عمیقتر با مقصد را تشویق میکند.
اقامتهای طولانیتر معمولاً شامل استفاده از طیف وسیعتری از خدمات مانند اقامتگاه، رستوران و سرگرمی میشود و فرصتهای بیشتری برای تعاملات معنادار و تبادل فرهنگی فراهم میکند. از این تعریف مشخص میشود که فعالیت گردشگری، فرصتی قدرتمند و همهجانبه برای ترویج صلح و تفاهم است. گردشگری افقها را گسترش میدهد؛ پنجرهای برای تجربه فرهنگها و دیدگاههای متنوع، برای درک پیوندهای مشترک بیشتر و چگونگی تکامل متفاوت -و در عین حال مشابه- فرهنگها و شیوههای زندگی است. از این منظرُ گردشگری نقشی حیاتی در تقویت احترام و تفاهم متقابل میان افراد، جوامع و ملتها دارد.
چگونه یک فعالیت بهظاهر ساده شامل سفر، تماشای جاذبهها و خرید میتواند چنین تأثیری ژرف بر صلح داشته باشد؟
در هر سفر، گردشگران فرصت دارند تا موانع اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی را از میان بردارند، همدلی را پرورش دهند و همزیستی را تقویت کنند. این امر منجر به قدردانی عمیقتر از انسانیت بع عنوان وجه مشترک ما و شکلگیری جامعه جهانی هماهنگتری میشود.
گردشگری نهتنها ابزاری قدرتمند برای تفاهم فرهنگی و صلحسازی است، بلکه خود نیازمند ثبات و امنیت است. این رابطهای دوسویه و تقویتکننده ایجاد میکند: صلح حامی گردشگری است و گردشگری بهنوبه خود صلح را ترویج میدهد.
یک محیط سیاسی پایدار که اولویت آن صلح و ایمنی باشد، شرایط بسیار بهتری برای شکوفایی صنعت گردشگری فراهم میکند.
این ایده با ۱۶ هدف توسعه پایدار سازمان ملل همسو است: گردشگری به ایجاد جوامع عادلانه، صلحآمیز و فراگیر کمک میکند.
به تعبیر دالایی لاما، مدافع جهانی صلح «صلح واقعی از طریق حل اختلافات با گفتوگو و آموزش حاصل میشود». گردشگری بستری برای هر دوی این موارد فراهم میکند؛ پلی میان مردم میسازد، نه دیوار.
ناامنی در آفریقا عمدتاً ریشه در فقر و محرومیت دارد. با این حال، پتانسیل گردشگری این قاره عظیم اما اغلب بهدلیل ناامنی، دستنخورده باقی مانده است. ایجاد مسیری به سوی ثبات، کلید رهایی این ظرفیت است.
گردشگری برای صلح شامل ترویج فعالیتهای گردشگری پایدار است که مستقیماً به جوامع محلی، از جمله گروههای آسیبپذیر و حاشیهنشین، سود میرساند. گردشگری بهعنوان یکی از بزرگترین کارفرمایان جهان (مسئول یکدهم مشاغل جهانی) میتواند به توسعه اقتصادی بلندمدت کمک کند.
حال ببینیم این برای مقاصد گردشگری چه معنایی دارد؟ همچنین مستلزم حمایت از ابتکارات گردشگری است که به آشتی در مناطق پس از مناقشه کمک میکنند و مشارکت قویتر میان دولتها، بخش خصوصی و جامعه مدنی را تقویت مینمایند.
از طریق این تلاشها، گردشگری میتواند به ابزاری قدرتمند برای ترویج صلح و ثبات تبدیل شود.
این بدان معنا نیست که این مناطق یا جوامع لزوماً باید خود به مقاصد گردشگری تبدیل شوند. بلکه میتوان آنها را در یک سیستم گردشگری ساختاریافته ادغام کرد تا از فرصتهای ارزشمند در سراسر زنجیرۀ ارزش گستردۀ گردشگری—شامل بخشها و صنایع مختلف ضروری برای عملکرد گردشگری—بهرهمند شوند.
با حمایت از سفرهای ایمن، امن و در دسترس، گردشگری میتواند به شکستن کلیشههای قومی، تشویق گفتوگوی بینفرهنگی و تحریک رشد اقتصادی که به جوامع محلی سود میرساند، کمک کند.
بهویژه ابتکارات گردشگری جامعهمحور، جمعیتهای بومی را توانمند میسازد و آنها را به بازیگرانی حیاتی در حفظ صلح در مناطق خود تبدیل میکند.
حال با در نظر گرفتن این ویژگیها چه چه باید کرد؟ آیا این فقط تکرار گذشته است؟ آیا میتوانیم تغییر ایجاد کنیم؟ ناآرامیها اغلب بهآهستگی آغاز میشوند، شتاب میگیرند و تا سر حد هرجومرج پیش میروند.
به همین ترتیب، ثبات و امنیت نیز از طریق تلاشهای کوچک، آگاهانه و مداوم سیاستگذاران، سرمایهگذاران، جوامع، ساکنان، بازدیدکنندگان و کارگران بهدست میآید.
با عمل مسئولانه و هدفمند، میتوانیم به آیندهای صلحآمیزتر و امنتر کمک کنیم. از طریق درک متقابل، ارج نهادن به دیدگاههای گوناگون و پاسداشت انسانیت مشترکمان.