سفر امروز: به دنبال طرح گزاره مناقشهبرانگیز «تغییر نگاه حاکمیت به گردشگری» از سوی انوشیروان محسنی بندپی، طبعا این پرسش به ذهن میرسد که این تغییر نگاه چه مختصاتی دارد؟ بیراه نیست اگر از معاون گردشگری کشور توقع داشته باشیم شواهد و مقابل چشمانمان قرار دهد بلکه حدی از این ادعای بزرگ را باور کنیم. سراغ دکتر محسن امامی، مدیرعامل انجمن متخصصان گردشگری رفتیم و در این باره با او گفتوگو کردیم.
***
معاون گردشگری کشور، به تازگی در جلسه هیأت مدیره انجمن علمی گردشگری ایران گفتند تغییر نگاه حاکمیتی نسبت به گردشگری آغاز شده است. به عنوان متخصص این حوزه چه نشانههایی مبنی بر این تغییر نگاه میبینید؟
در مورد نکتهای که آقای محسن بندپی فرمودند مبنی بر تغییر نگاه به گردشگری گفتند، اول باید دید منظور ایشان از تغییر نگاه چیست. اگر منظور از این تغییر، تغییر در نگاه دولت و بخش مربوط به وزارت گردشگری در دولت است که میخواهد و علاقمند است اتفاقاتی در حوزه گردشگری بیفتد، باید گفت به هر حال بله، دارند تلاشهایی می کنند؛ اما وقتی صحبت از تغییر نگاه حاکمیتی میکنند، طبیعتا ابعاد بیشتری را در برمی گیرد که به همه موضوعات ارتباط پیدا میکند؛ اعم از سیاست، اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، بحث دیپلماسی و سیاست خارجی و…
یعنی در آن سطح تغییر نگاه نمیبینید؟
راستش نه. به عنوان کسی که تجربهای در حوزه گردشگری دارم، وقتی به رویکردی که امروز در کشور به گردشگری وجود دارد نگاه میکنم، هیچ تغییر نگاهی نسبت به قبل نمیبینم. چرا که اگر تغییرنگاه حاکمیتی بود، در ازای آن اتفاقاتی هم میافتاد.
با توجه به شرایطی که در گردشگری ایران وجود دارد از نظر شما مهمترین مصادیق تغییر نگرش حاکمیت به صنعت گردشگری چه میتواند باشد؟ به عبارتی، چه وقت میتوانیم بگوییم تحول آشکاری در این نگرش به وجود آمده؟
مثلا بحث ارتباط با دنیا این شکلی نبود و تغییراتی در آن اتفاق میافتاد. اگر توجه به اقتصاد گردشگری شکل میگرفت، طبیعتا باید موضوع گردشگری محور توسعه میبود. یا مثلا در حوزه مسائل اجتماعی طبیعتا باید مردم آماده میشدند که به عرصه گردشگری در بخشهای مختلف از بعد علمی و اجتماعی ورود کنند. در کل آقای محسنی بندپی در مورد آنچه به عنوان «تغییر نگاه حاکمیتی» عنوان کردند، توضیحی ندادند. من متوجه نمیشوم که طبق کدام شواهد و مصادیق این تحول اتفاق افتاده. زمانی تغییر نگاه حاکمیتی اتفاق میافتد که بپذیرند گردشگری موضوع مهمی است و میتواند از محورهای اصلی توسعه باشد و بعد بر اساس این دریافت برنامهریزی و اقدام کنند. پذیرش این موضوع در حوزههای مختلف الزوماتی دارد. یعنی از هرچیزی که به گردشگری آسیب میزند باید اجتناب شود. حالا آسیب در حوزه سیاسی باشد، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و یا هر بخش دیگر.
اگر بخواهید در قالب یک پیشنهاد کلی مطرح کنید، اولویت اقدامات حاکمیت در حوزه گردشگری از نظر شما چه باید باشد؟
باید حرکت کنند به سمت اتفاقاتی که منجر به توسعه گردشگری شود. امروز ما این رویکرد را در بُعد سیاست خارجی نمیبینیم؛ در بُعد زیر ساختها مثل حملونقل و… نمیبینیم؛ در بُعد مشاغل مربوط به گردشگری نمیبینیم. اینها را در مورد کشوری میگوییم که در سالهای گذشته بحرانهای پیدرپی داشته و متاثر از آن بحرانها در بِعد گردشگری نسبت به سالهایی که یک شکوفایی نسبی وجود داشته، عددش معکوس بوده.
در واقع معتقدید که برونرفت از مشکلات گردشگری، در گرو باور ملی به معنای مردم و حاکمیت به گردشگری است که میتواند متضمن علمی شدن نگاه متولیان دستگاههای اجرایی هم باشد.
بله، بخش مهم مشکلات برمیگردد به نداشتن نگاه مثبت حاکمیت به گردشگری و بخش دیگر به کارگزاران برمیگردد که نگاهشان به گردشگری از جنبه علمی برخوردار نیست. زمانی میتوانیم بگوییم این اتفاق افتاده و نگاه به گردشگری تغییر کرده است که شواهد این تغییر نگاه را در حوزههای مختلف ببینیم.
با توجه به جمیع شرایط، چقدر به تحولات گردشگری و شکوفایی ظرفیتهای این صنعت در آینده خوشبین هستید؟
راستش با بحرانهای که در حال حاضر با آنهامواجه هستیم و همه از آن آگاه هستند، به تغییر شرایط گردشگری در آینده نزدیک خوشبین نیستم. این در حالی است که گردشگری ما ظرفیتهای زیادی دارد، مراکز علمی و مردم تغییر کردهاند اما در حوزههای فکری، زیرساختها، سیاستگذاریها و… تغییر رویهای نداریم. طبعا زمانی میتوانیم از تغییر نگاه و تغییر رویه حرف بزنیم که نشانههای آن مشهود و آشکار باشد. چنین نشانههایی را امروز نمیبینیم.