نشر اطراف به تازگی کتابی منتشر کرده است به نام «کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» به قلم مهزاد الیاسی.
به گزارش «سفر امروز» این کتاب در قالب چند جستار نوشته شده که هر کدام به موضوع سفر به چند کشور میپردازند. به لحاظ درونمایه و حتی ژانر (قالب) باید این کتاب را اثری بینارشتهای در نظر آورد. چراکه از یک سو مساله سفر به کشورهایی چون ایران، نپال، افغانستان، ترکیه، روسیه، فرانسه و ایتالیا را دستمایه قرار میدهد و از سوی دیگر با نگاهی ناظر بر ابعاد جامعه شناختی این جوامع، اوضاع و احوال این کشورها را می کاود. کتاب را دروواقع پیوندی میان رایتِ درون و روایتِ بیرون راوی در رویارویی با هر کدام از مقاصد سفرش.
دوشنبه گذشته، بیستوپنجمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای مجله بخارا به بررسی این کتاب اختصاص داشت.
علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا در ابتدا گفت: کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد، سفرنامه است و نیست. سفرنامه است چون به هر حال سفر و وقایع سفر را روایت میکند و سفرنامه نیست چون نویسنده خلاف سنت سفرنامههای متعارف، به جای هیجانزدگی و عجله برای رسیدن هر جا مجالی بیابد از هیاهوی جهان و شتاب سفر کناره میگیرد. خانم الیاسی دانشآموخته کارشناسی ارشد انسانشناسی از دانشگاه تهران است و در پیشینه کاریشان ویرایش، روزنامهنگاری و انتشار مقالات و مطالب بسیاری به زبانهای فارسی و انگلیسی در مطبوعات به چشم میخورد. در کنار سفرهای متعدد در رسانههای مختلف نوشته و پارهای از تأملاتشان را در سفر و درباره سفر در کتابی که مورد بحث ماست منتشر کرد. او در مواجهه با دنیای پیرامونش به بازتعریف نسبت خود نه فقط با ناشناختهها که با من معاصر جوان ایرانی پرداخته و مؤلفههای امروز ایرانی بودن را مد نظر قرار دادهاند.
دهباشی گفت: با نوع دیگری از سفرنامه یا یادداشت سفر یا آنچه که نمونهاش را خانم (الیاسی) در کتابشان آوردهاند روبرو هستیم. همانطور که اشاره کردیم سفرنامه هست و نیست. در عین حال که آن ویژگیها را دارد ولی دوریهایی از متن سفرنامههای رایج هم دارد که حاوی اطلاعات است.
مهزاد الیاسی، نویسنده «و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» از فراز و نشیب انتشار این کتاب سخن گفت و افزود: هنوز مشخص نیست که ژانر این کتاب دقیقا چیست! میخواهم راجع به این صحبت کنم که کتاب به نظر خودم چیست؟ شبیه بچهای بود که به دنیا آورده بودم و انگار این بچه برای مدت طولانی اسمی ندارد! چون همیشه میگفتم من کتابی نوشتهام و چند سال سفر کردهام و کتابم در مورد این سفرها است. میگفتند که خوب سفرنامه است؟ و من هر بار وقتی که این صحبت پیش میآمد نمیتوانستم بگویم دقیقا این کتاب یک سفرنامه است چون اگر مخاطب بخواهد راجع به بخش نپال بخواند هیچ اطلاعاتی در موردش وجود ندارد. پس اگر بگویم که این کتاب یک سفرنامه است درست توصیف نکردهام. وقتی میخواستیم در مورد جلد کتاب تصمیم بگیریم به این فکر کردیم که چی بنویسیم. بنویسیم سفرنامه؟ بعد دیدیم که نه میتوانیم بگوییم که سفرنامه است و نه روایت سفر. چون این چیزی بود که انگار از درون من گذشته و تبدیل به متن شده است.
او ادامه داد: در این مدت کم کم یک چیزهایی برای من شفاف شد که دقیقا کتاب ممکن است که اسم ژانرش چه باشد؟ نتیجهای که حالا خودم به آن رسیدم این است که شاید بتوانم نام این کتاب را «جستار سفرنامه» بنویسم. جستار دقیقا یعنی جستجو در درون برای شناخت بیرون و این جستجو در درون به اندازه آدمها میتواند متفاوت و سیال باشد و اتفاقی که در روند نوشتن برایم افتاد این بود که یک روند اکتشافی را پشت سر گذاشتم مثلاً در قسمتی از کتاب راجع به مرگ از دیدگاه ایرانیها صحبت میکنم. از اینکه من چطور در طول سفر متوجه شدم که رابطه ما ایرانیها با مرگ چقدر پیچیده است. نسبت به ملیتهای دیگر چقدر چیزی دارد که میشود در مقابلش توقف کرد و راجع به آن صحبت کرد و بلافاصله بعد از اینکه راجع به این موضوع صحبت میکردم آن تصویری که من در دوان استان فارس دیدم ناگهان به این فکر کردم که آن احساسی که من راجع به مرگ داشتم در تفلیس زمانی که در یک هاستلی با یک دختر روسی بودم و راجع به مرگ و برخورد ما نسبت به عزاداری صحبت میکردم این تعجب و حیرتی که در صورت این آدم راجع به این موضوع بود را هرگز فراموش نمیکنم و متوجه شدم آن رابطهای که من به عنوان یک ایرانی با موضوع مرگ برقرار کردم چقدر متفاوت از رابطهای است که مثلاً یک آدم روس دارد.
نوید پورمحمدرضا، نویسنده و مترجم و شادی گنجی، باستانشناس نیز در ادامه نشست پیرامون این اثر سخنرانی کردند.
کتاب «کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» را نشر اطراف در ۱۵۲ صفحه به قیمت ۱۸۷ هزار تومان منتشر کرده است.