305
محمد محب خدایی*-صنعت گردشگری با گذر زمان و تحولات گسترده، از یک فعالیت محدود به سفر و اقامت به یک اقتصاد چند بعدی تبدیل شده است که تأثیرات عمیقی بر سایر بخشهای اقتصادی و مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. این صنعت میتواند نقشی کلیدی در ایجاد توسعه پایدار و رشد اقتصادی ایفا کند، بهویژه با توجه به تحولات اخیر در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی.
اقتصاد تجربه و اقتصاد تحول، دو جنبه مدرن اقتصاد هستند که بیشتر بر تجربه مشتری و خلاقیت ارائهدهنده خدمات تمرکز دارند. این نوع اقتصادها به جای تولید محصول، بر ارائه تجربیات منحصربهفرد و خلق ارزش از طریق دانش و نوآوری تأکید میکنند. گردشگری میتواند بستری مناسب برای ادغام این دو نوع اقتصاد و ایجاد تجربههای بینظیر برای مشتریان و جامعه باشد.
گردشگری میتواند فراتر از یک فعالیت خدماتی ساده عمل کند و بهعنوان استیجی برای نمایش دستاوردهای اقتصادهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی ، با استفاده از روشهای نوین اقتصاد استعدادها ، اقتصاد تجربه و اقتصاد تحول، ایفای نقش کند. این بستر میتواند با بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته و خلاقیتهای نوین، لحظاتی بهیادماندنی برای مشتریان و جامعه ایجاد کند و ارزشافزوده بیشتری به اقتصاد کشورها ببخشد.
درک ظرفیتهای نهفته گردشگری میتواند به ما کمک کند تا دلایل استفاده کشورهای مختلف از این صنعت برای توسعه برند، محصولات ، خدمات و ایجاد ارزشافزوده برای اقتصادهای مختلف را بهتر درک کنیم.
چنانچه شعار «گردشگری چاه نفت است» به یک واقعیت تبدیل شود، ظرفیتهای واقعی این صنعت را بهتر درک و بهرهبرداری خواهیم کرد. با این دیدگاه، شهرها و روستاها میتوانند توسعه پایدار و رفاه اجتماعی را در کنار حفظ منابع طبیعی برای نسلهای آینده تجربه کنند.
به این ترتیب، گردشگری میتواند بهعنوان یک راهحل فرهنگی و اجتماعی برای گذار از شرایط فعلی کشور ما عمل کند و با کاهش هزینهها، ایجاد درآمد و افزایش رقابتپذیری، به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک کند.
*معاون پیشین گردشگری کشور