سفر امروز: تا قبل از جنگ ۱۲ روزه، دولت چهاردهم رویکرد آشکاری به مطرح کردن موضوع گردشگری در رایزنیها و مذاکرات بینالمللی از خود نشان داده بود. چه زمانی که محمدجواد ظریف در مقام رئیس شورای راهبری کابینه از تاثیرات متقابل گردشگری و دیپلماسی بر هم گفت و چه در نوع برنامهریزیها در سفرهای خارجی رئیس جمهور که اغلب نگاهِ ویژهای به گردشگری در آن دیده میشود. گواهش همراهی سیدرضا صالحی امیری در اغلب سفرهای بینالمللی رئیس جمهور است.
این رویکرد همانطور که شرط عقل و منطق هم بود، ابتدا از کشورهای منطقه آغاز شد. این مذاکرات گامهایی رو به جلو بود که جنگ بسیاری از معادلات را به هم ریخت و دست کم نتایج سفرها را به تعویق انداخت. یک نمونه از رایزنیها مذاکرات انجام شده در سفر مصر بود. کشور مهم منطقه که ایران میتوانست و میتواند مقصد خوبی برای گردشگرانش باشد.
حالا که حدود سه ماه از آتش بس گذشته، به نظر میرسد با از سرگیری فعالیتهای ماهیتی وزارت خارجه، گردشگری هم دوباره به دیپلماسی پیوند خورده است. این را گفتههای سفیر ایران در تونس و آنچه درباره سفر وزیر خارجه به آن کشور گفته، نشان میدهد. میرمسعود حسینیان دراین باره از جلسه یک ساعت و نیمه عباس عراقچی با قیس سعید، رئیسجمهور تونس گفته؛ همچنین دیداری که وزیر خارجه ایران با همتای تونسی خود داشته. برایند ارزیابی سفیر ایران در تونس از سفر عراقچی به آن کشور «توافق دو کشور برای احیای همکاریهای اقتصادی و گردشگری» است. در این گزاره پیام مهمی نهفته است؛ اینکه صنعت گردشگری گرچه عرصهای اقتصادی است و طبعا باید ذیل مقوله اقتصاد بررسی شود اما اهمیت آن تا اندازهای است که در ترازی فراتر، در کنار اقتصاد دیده میشود. به این معنا که تاثیرگذاری گردشگری از آنچه در ذهنیت عمومی وجود دارد، فراتر است و به امکانهایی بزرگتر از یک بخش و یک صنعت دلالت میکند. به عبارتی باور به «فرابخشی» بودن و دربرگیری گستره صنعت گردشگری و تاثیرگذاری آن بر حوزهها و شئون مختلف جامعه، دستکم در رویکردهای اخیر وزارت خارجه تا حدی به چشم میآید.
حسینیان عنوان کرد که «در دیدار وزرای خارجه دو کشور همچنین تأکید شد که همکاریهای دو کشور در حوزه گردشگری و جهانگردی افزایش پیدا کند.»
حسینیان با بیان اینکه «مناسبات سیاسی دو کشور در حال حاضر در سطح خوبی قرار دارد، ولی تعاملات اقتصادی دو کشور در وضعیت مناسبی قرار ندارد» علت آن را بُعد مسافت از نظر جغرافیایی دانست.
طبعا این بخش از شرح سفر وزیر خارجه به تونس، خود به خود توجه ما را به سوی موضوع حمل و نقل هوایی و پروازها برمیآنگیزد. سفیر ایران در تونس در این باره از برنامههایی که مد مظر دو کشور است، خبر داد و گفت: «در طول دو ماه گذشته، پرواز مستقیم بین ایران و تونس بهصورت چارتری ایجاد شده است و در روزهای یکشنبه و چهارشنبه این پروازها انجام میشود. با توجه به لغو روادید ۱۵ روزه بین دو کشور، در این مدت حدود ۱۰۰۰ نفر از ایرانیان در قالب تور به تونس سفر کردهاند. در جریان دیدار وزرای خارجه دو کشور، بر این موضوع تأکید شد که پرواز مستقیم دائمی بین دو کشور ایجاد شود و سازوکارهایی برای این موضوع اندیشیده شود.»
حسینیان همچنین خبر داد که «در این دیدار، قرار بر این شد که کمیسیون مشترک اقتصاد دو کشور، بعد از سالها، بهزودی بار دیگر به ریاست وزرای تجارت دو کشور در تهران برگزار شود».
به نظر میرسد که تمهیدات دو کشور در خصوص افزایش هنمکاریهای اقتصادی، به طور آشکاری ناظر بر توسعه گردشگری هم هست. بیشک ایران با ویژگیهایی که دارد نه تنها برای آن کشور شمال آفریقا و ۹۹ درصد جمعیت مسلمانش، میتواند مقصد جذابی برای سفرهای سیاحتی، فرهنگی و… باشد، بلکه به میانجی تونس و مصر، میتواند در کانون توجه سایر کشورهای آن منطقه نیز قرار گیرد.
با این حال، فشارها و کارشکنیهای خارجی و برخی ممانعتهای داخلی، همواره مانع از به ثمر نشستن چنین حرکتهایی در سطح بینالمللی برای ایران شده است. با این حال، این رویکرد را فارغ از هر چیز باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که خلاصه زمانی فرا خواهد رسید که گفتوگو و تساهل جای خصم و تنگنظریها را خصوصا در سطح بینالمللی بگیرد و تلاشها برای سعادت و رونق ایران و از آن جمله، استعدادهای بالقوه گردشگری این سرزمین، به بار بنشیند. خصوصا که بخش خصوصی همواره برای هر گونه همکاری آماده بودهاند و چنان که خود دولتیها هم اذعان داشتهاند، بازدارندهها هیچگاه از جانب فعالان بخش خصوصی نبوده و مشکل را نه در مردم بلکه باید در سیاستگذاریها و نوع نگاه و عملکرد کارگزاران دولتی مردم دید.