تحلیل «سفر امروز» از حادثه روز بعد از تحلیف
گردشگری بعد از ترور بامداد چهارشنبه چه می‌خواهد؟/ دو سیاستی که باید در پیش گرفته شود

ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، بالطبع شرایط عمومی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. به این معنا که عرصه عمومی کشور -خصوصا در نخستین روزهای کاری دولت چهاردهم- به سبب این اقدام تروریستی با معادلات تازه‌ای روبه‌رو شده است.

در تمام مدتی که فضای کشور متاثر از رقابت‌های انتخاباتی بود، فعالان عرصه‌های مختلف از جمله اقتصاد و از آن میان صنعت گردشگری از منظر صنفی به دنبال ارائه تحلیل‌هایی بودند که بیانگر دلیل انتخاب گزینه مورد نظرشان در میان کاندیداهای ریاست جمهوری باشد. «سفر امروز» در آستانه مرحله دوم و نهایی انتخابات در نوشتاری با عنوان «فعالان گردشگری در انتخابات به چه دیدگاهی رای می‌دهند؟» سعی کرد این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد و صراحتا بگوید که چرا صنعت گردشگری، در معنای موسع کلمه، در میان دو نامزد نهایی، صلاح خود را در انتخاب مسعود پزشکیان می‌بیند.

حالا پزشکیان، پس از آیین تنفیذ و مراسم تحلیف و در آستانه معرفی کابینه خود با یک اتفاق ناگوار و غیرمنتظره روبه‌رو شده است. در این‌جا طبعا منافع کلی و عمومی و حیثیت بین‌المللی کشور در اولویت است و تردیدی در آن نیست. به این معنا که چنین تجاوز غیرمتمدنانه، غیرانسانی و البته ددمنشانه‌ای درون مرزهای کشورمان بی‌شک نمی‌تواند مورد اغماض قرار بگیرد. بنابراین انتظار هر گونه اهمالی از سوی ایران در دفاع از حقوق قانونی و بین‌المللی، بنا به هیچ مصلحتی نمی‌تواند روا باشد. چرا که هیچ مصلحتی فراتر از حفظ شان و حیثیت ملی کشور نیست. این تحلیلی است که هر شهروند منصفی با هر دیدگاهی طبعا نمی‌تواند مخالف آن باشد. ما در هر جایگاهی که باشیم، پیش از هر چیز خود را یک ایرانی تعریف می‌کنیم و این تعریف مراقبت می‌خواهد. ساز و کار این مراقبت در وضعیت خاص کنونی و دفاع از آن‌چه حقوق بین‌المللی برای کشور در نظر گرفته، قاعده کار سیاست‌گذاران خصوصا در عرصه سیاست خارجی کشور است؛ اما موضوع این یادداشت…

همان‌طور که در ابتدای این نوشتار تاکید شد، بی‌شک ترور اسماعیل هنیه در تهران، وضعیت عمومی کشور را در همه ابعاد متاثر کرده و دامنه این تاثیر لااقل تا مدتی کوتاه از جمله در وضعیت اقتصادی کشور ادامه خواهد داشت. توجه به یک نمونه، وضعیت بورس، پس از این اتفاق، گواه تاثیر این حادثه ناگوار است. طبعا صنعت گردشگری نیز با توجه به پیوستگی‌های آن به وضعیت سیاسی و اجتماعی، نمی‌تواند از پیامدهای این حادثه مصون بماند. این واقعیتی است که انکار آن هیچ مشکلی را حل نمی‌کند؛ اما آنچه فحوای کلام این نوشتار است، ضرورت اعمال دو سیاست و تصمیم کلی در سطوح عالی کشور است که البته پیش از این هم موضوعیت داشته اما حادثه بامداد چهارشنبه، بیش از پیش آن را ضروری کرده است. دو موضوعی که هر دوتایشان به طور مستقیم بر وضعیت صنعت گردشگری کشور هم تاثیرگذار خواهد بود.

اول آن‌که ریشه‌های بروز چنین اقدامات تروریستی پلیدی که از جنبه‌های مختلف به کشور آسیب رسانده و پیش از این هم در سال‌های گذشته مشابهاتی داشته، طبعا باید نزد عناصر نفوذی‌ای جست‌وجو شود که در خاک میهن، پنهانی به نفع بدخواهان کار می‌کنند. این‌ها مانند همه عناصر نفوذی در طول تاریخ در همه جای دنیا، در پوشش‌هایی دست به این جنایات می‌زنند که تا حد ممکن آن‌ها را از شناسایی مصون نگه دارد. شدت دردناکی و نابخشودنی بودن خیانت این افراد تا اندازه‌ای است که ممکن است آه از نهاد هر شهروند دور از فعالیت سیاسی هم برآورد. چنان‌که می‌بینید پایگاه تحلیلی صنعت گردشگری، به سبب تاثیرات این اتفاقات بر فعالیت این صنعت، حالا نوشتاری را به این موضوع اختصاص داده است. در واقع این ما نیستیم که سراغ موضوع ترور رفته‌ایم. این ضرورت حل این چالش مهم امنیتی کشور است که می‌تواند مانع بزرگی را از پیش روی بخش‌های مختلف از جمله صنعت گردشگری بردارد. بی‌شک زدودن این آفت‌های داخلی از دامن امنیت کشور باید در اولویت اول و اصلی دستگاه امنیت کشور در آغاز دولت چهاردهم باشد.

نکته دوم، تبدیل این تهدید بزرگ به فرصتی برای نشان دادن چهره واقعی ایران در اذهان عمومی مردم دنیا است. از منظر صنعت گردشگری، همواره یکی از چالش‌های بین‌المللی پیش روی فعالان این صنعت در سال‌های گذشته، سوءتبلیغ‌ها علیه ایران بوده است. آن‌چه در ادبیات رسمی و سیاسی کشور به آن «ایران‌هراسی» گفته می‌شود. حال همان‌ها که بر طبل تهیِ ایران‌هراسی می‌کوبند، آشکارا دست به یکی از بزرگ‌ترین اقدامات ناقض حقوق بین‌الملل و ترور مهمان مراسم تحلیف رئیس جمهور یک کشور زده‌اند.

با تاکید مجدد بر لزوم پی‌گیری و دفاع از حقوق حقه کشور در ازای این جنایت، باید دانست که از ابعاد سیاسی، این واقعه شوم می‌تواند زمینه‌ساز کار رسانه‌ای گسترده‌ای برای نشان دادن چهره واقعی و اهل تساهل بین‌المللی ایران باشد. با کار رسانه‌ای و نشان دادن ابعاد و اهداف عمل وحشیانه بامداد چهارشنبه، می‌توان نشان داد که ایران نه تنها کشوری جنگ‌طلب و خواستار منازعات بین‌المللی نیست، بلکه خود هدف اقدامات جنگ‌طلبانه است. پیام ترور مهمان مراسم تحلیف رئیس جمهوری که تعامل با دنیا را مورد تاکید قرار می‌دهد، روشن است. آن‌ها تاب تحمل آرامش، ثبات و ترفیع جایگاه بین‌المللی ایران را ندارند و درست در بزنگاه روی کار آمدن رئیس جمهوری که منادی توسعه کشور در سایه صلح، عدالت، تساهل و انصاف است، دست به چنین عمل شنیعی زده‌اند. تبیین این موضوع در سطح جهانی، باید در عالی‌ترین سطوح در دستور کار کشور، خصوصا دستگاه سیاست خارجی قرار بگیرد.

اگرچه تاثیر حادثه بامداد چهارشنبه بر روند کاری کشور از جمله در بخش گردشگری طبیعی است اما نباید از یاد  ببریم که بسیاری از این دست تهدیدها اگر خوب بررسی شوند، ظرفیت تبدیل شدن به فرصت را هم در خود دارند. دولت چهاردهم از همین امروز و در بطن همین روزهایی که عزای عمومی اعلام شده، باید به دنبال افشای حقیقت در مورد چهره واقعی ایران و امنیت جاری در آن برای هر شهروندی از هر جای دنیا باشد.

در یک کلام، از حاداثه نابخشودنی ترور مهمان مراسم تحلیف، جدای از اقدامات مدافعانه در سطح بین‌المللی، باید محتواهای متنوعی تولید شود برای نشان دادن چهره واقعی تروریست‌های متجاوز و در عین حال نورتاباندن به ماهیت اهل تعامل ایران. کشوری که تاریخش گواهی است بر رواداری، تساهل و احترام مردمانش به همه انسان‌ها فارغ از هر تیره، نژاد و باوری.

توضیح آخر این‌که انجام این دو کار تنها در سایه یکدیگر می‌تواند نتیجه‌بخش باشد. به عبارتی، خیانت‌کارانی که دستشان آلوده به همکاری با تروریست‌های بامداد چهارشنبه و موارد مشابه گذشته است، در هر جایگاهی که هستند باید شناسایی شوند تا بازتاب فعالیت‌های روشن‌گرانه برای نشان دادن چهره واقعی و طبعا دوست‌داشتنی مردم ایران به نتیجه مطلوب برسد. هر کدام از این دو کار بدون دیگری، منتج به نتیجه مطلوب نخواهد شد.

با انجام این دو کار در سایه یکدیگر، طبعا صنعت گردشگری از یک سو از گزند آفت‌های این خیانتکاران در امان خواهد بود و دست آنها را در ایجاد تنشها کوتاه خواهد دید و از سوی دیگر به سبب کار رسانه‌ای در سطح دنیا و نشان دادن چهره صلح‌طلب کشورمان، مردم جای‌جای دنیا را به سفری امن برای دیدن و سیاحت سرزمین بزرگ و دیرینه و باشکوه ایران فرا خواهند خواند. این یعنی نزدیک شده به موقعیتی برای گردشگری به مثابه «دیپلماسی فرهنگی» که نه خیانتکاران داخلی چشم دیدنش را دارند و نه تروریست‌هایی که تحلیف رئیس جمهور منادی تعامل با دنیا را نشانه رفتند. باشد که مصیبت وارده را به فرصتی برای افشای حقیقت درباره ایران و آنچه جهانیان از این کشور و مردمش نمی‌دانند، تبدیل کنیم.

پیام بگذارید

آخرین اخبار

-
00:00
00:00
Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00