سفر امروز: موضوع خطرپذیری شدید بازار تهران و چالشهای آن در ارتباط با مساله ایمنی، به تازگی وارد ابعاد خبری تازهای شد. ساختار فرسوده و انبارهای غیرایمن و مسیرهای دسترسی تنگ و دشوار از یک سو و اختلافات حقوقی از سوی دیگر، ایمنسازی بازار تهران را اگر نگوییم ناممکن، بسیار دشوار کرده است. چنانکه در تعبیر اهالی رسانه از این موضوع به عنوان «بنبست ایمنی بازار تهران» نام برده میشود.
بررسیهای کارشناسان به ما میگوید که انبارداریهای مخفی، کالاهای فوققابل اشتعال، تولیدیهای داخل پاساژها، سیمکشیهای فرسوده و اختلافات حقوقی حل نشده، بازار تهران را لبه پرتگاه قرار داده است. این کارشناسان ایمنی و مدیریت بحران میگویند راهحلهای ایمنسازی بازار تهران، سالهاست روی کاغذ آمادهاند اما عوامل بازدارنده اجرای آن را تاکنون میسر نکرده است. واقعیت اما همیشه آنطور که ما میخواهیم مدارا نمیکند. چنانکه با پلاسکو نکرد و با متروپل و… به تعبیری که در گزارش یکی از رسانهها آمده، اهمال مدیران و تصمیمسازان «جان مردم را در معاملهای نابرابر میان اقتصاد و ایمنی قرار داده است.»
اهمیت و حساسیت موضوع نه فقط خساراتهایی است که کالاها و بناهای بازار در معرض مستقیم آن قرار دارند، بلکه موضوع جان آدمهاست. هزاران نفر از شهروندان چه به عنوان کسبه و چه به عنوان مشتری روزانه به بازار تهران تردد دارند. هشدار درباره جان آنها موضوعی نیست که به تازگی مطرح شده باشد. بلکه سالهاست تکرار میشود اما ظاهرا دو گوش مدیران ذیربط حکایت معروف همان «در و دروازه»اند.
بدیهی است از آنجا که فرسودگی بناها در طول زمان بیشتر میشود، که حد خطر ناشی از وضعیت ناایمن بازار تهران هم در کوران سالهایی که صدای هشداردهندگان به جایی نرسیده، به طور فزایندهای بالا رفته است.
اول ایمنی، بعد کسب و کار
روشن است که بازار باید محل کسب و کار و گردش اقتصادی باشد و این اهمیت دارد. اما چه کسی میتواند منکر اولویت ایمنی بر کار اقتصادی شود. رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران با اشاره به اینکه «گوش مردم از حرفهای تکراری ما پر شده» میگوید: طی سالهای گذشته اقدامات متعددی انجام شده، اما کافی نبوده است. بازار تهران پر از کالاهایی است که برای فروش آنی نیستند؛ از کاغذ و پارچه گرفته تا مواد شیمیایی. این کالاها در میانه مسیر حملونقل در بازار انبار میشوند، در حالی که ذات بازار چنین ظرفیتی ندارد.
او تأکید میکند که ایمنی باید مقدم بر اختلافات حقوقی باشد و ادامه میدهد: اگر اختلافات حقوقی میان مالکان و سرقفلیداران به قیمت تهدید جان انسانها تمام شود، عقل حکم میکند که جان مردم در اولویت باشد.
نصیری با اشاره به برخی رویکردهای رسانهای نیز میگوید: در یک برنامه تلویزیونی دیدگاهی مطرح شد که از ناایمنی دفاع میکرد و میگفت نمیشود صنف ناایمن را جابهجا کرد! این نگاهها مسئله را پیچیدهتر میکند.
طرحهایی که تصویب نمیشوند
او با اشاره به مصوبات ستاد بازآفرینی شهر تهران ادامه میدهد: حدود ۳۵ اقدام مشخص در قالب پنج محور برای ساماندهی بازار تهیه و تصویب شده است؛ از ساماندهی مشاغل، چرخدستیها، حضور اتباع و مسائل امنیتی گرفته تا شریانهای حیاتی، خطر آتشسوزی، زلزله، ایمنی کالبدی و موارد مشابه. مسیر روشن است، اما اقدام کافی صورت نگرفته.
به گفته او، دلیل اصلی عقبماندن اجرای طرحها، پیچیدگیهای متعدد بازار است و ادامه میدهد: در هر نقطهای که بیزینس وجود دارد، معمولاً با ایمنی رقابت میکند. ایمنی محدودیت ایجاد میکند، اما کسبوکار دنبال ادامه فعالیت بدون قید و شرط است.
انبارهای شیمیایی در دل بازار
نصیری با اشاره به خطرات واقعی و تجربهشده بازار میگوید: سال گذشته در بازار سیدولی یک انبار چسب آتش گرفت. ۵۴ ساعت نیروهای آتشنشانی فقط تلاش کردند مانع گسترش آتش شوند. دود حاصل از سوختن چسب سالها به ریه و پوست آسیب میزند.
او با هشدار درباره خطر نابودی میراث فرهنگی بازار اضافه میکند: اگر سازههای چندصدساله بازار در آتشسوزی یا زلزله از بین بروند، مانند ارگ بم دیگر قابل بازسازی نیستند.
پنج مخزن اضطراری؛ طرحی که روی زمین مانده است
معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران نیز در این باره میگوید: به دلیل کوچک بودن مغازهها، امکان نصب پمپ و مخزن مستقل وجود ندارد. به همین دلیل پیشنهاد دادیم پنج مخزن اضطراری در نقاط مختلف بازار نصب شود. طرح آماده شد، لولهکشیها طراحی شد و بازار هم همکاری کرد، اما برخی نهادها همراهی نکردند.
کامران عبدولی، با بیان اینکه اجرای این طرح میتواند ایمنی بازار را دگرگون کند، تأکید میکند: با نصب اسپرینکلر در ورودی هر مغازه، حریق همان لحظه کنترل میشود. این یعنی بالای سر هر مغازه یک آتشنشان مستقر است.
مکانهای پرخطر؛ ساختمانهای بسیار پرخطر
علینژاد، معاون پیشگیری آتشنشانی منطقه بازار تهران نیز در گفتوگو با ایسنا، آماری نگرانکننده ارائه میکند و ادامه میدهد: از مجموع بازدیدهای روزانه از ۱۳۵۷ سرا، تیمچه و پاساژ، ۸۲۷ مکان پرخطر شناسایی شده و ۱۱ ساختمان نیز در دسته بسیار پرخطر قرار دارند و عملاً تقریباً همه فضاها به اقدامات فوری ایمنی نیاز دارند.
سیدولی؛ نمونهای از یک بحران واقعی
پاساژ سیدولی که یکی از بورسهای کفش تهران است؛ به گفته معاون پیشگیری منطقه ۶ آتشنشانی از نظر ایمنی بسیار بحرانی است. انبارها و کارگاهها تو در تو ساخته شدهاند. خروجیها محدود است و در صورت وقوع حریق، عملیات آتشنشانی بهشدت دشوار خواهد بود.
او ادامه میدهد: بازار تهران گازکشی ندارد، اما برخی واحدها از پیکنیک برای کار تولیدی استفاده میکنند؛ کنار چسب و مواد قابلاشتعال! این یکی از خطرناکترین ترکیبهای ممکن است.
خاموشکننده کافی نیست
علینژاد با انتقاد از نگاه حداقلی برخی کسبه میگوید: بعضی فکر میکنند اگر دو خاموشکننده داشته باشند یعنی ایمنی دارند. در حادثه سرای موسوی دیدیم که یک پیچ برق، یک پاساژ کامل را نابود کرد.
تهدید هر روز نزدیکتر میشود
مجموعه هشدارها، آمارها و روایتها نشان میدهد که بازار بزرگ تهران در آستانه یک بحران جدی قرار دارد. نه طرح مخازن ایمنی اجرا شده، نه تولیدیها و انبارها از دل بازار خارج شدهاند و نه تجهیزات اعلام و اطفای حریق به شکل استاندارد نصب شده است.
بازار بزرگ تهران فقط محل دادوستد نیست؛ چند قرن تاریخ، هزاران کسبه و هر روز بیش از یکونیم میلیون انسان در آن حضور دارند. هر تصمیمی که امروز گرفته نشود، ممکن است فردا هزینهاش بسیار سنگینتر باشد.
پیشگیری همیشه ارزانتر از درمان است. ایمنسازی بازار بزرگ تهران انتخاب نیست؛ ضرورتی فوری است.
تا زمانی که نگاهها از «حرف» به «عمل» تغییر نکند، خطر همچنان میان راستههای تنگ و انبارهای پنهان نفس میکشد؛ خطری که بارها هشدار داده شده، اما هنوز تبدیل به یک اقدام نشده است.
