سالها است که عادت کردهایم در روزهای خاصی از سال مثل ایام نوروز، تعطیلات مناسبتی و نیز در برهههایی از تابستان مثل ماه پایانی این فصل، به یکباره جریان نامتوازن سفر و گردشگری به سمت مناطق شمالی کشور برقرار شده و در مابقی سال گردشگری داخلی وارد رکودی ادامهدار شود.
به گزارش «سفر امروز» در ایام پرمسافر گردشگری داخلی نظیر آنچه در نیمه شهریورماه امسال شاهد آن بودیم، شرایطی رقم میخورد که آسیبهایی هم برای گردشگران و هم جامعه میزبان در پی دارد.سیل انبوه مسافران به سمت مناطق شمالی به سرعت ظرفیت واحدهای اقامتی مجاز را به مرز اشباع میرساند و قیمت خانه مسافرهای فاقدمجوز نیز سربهفلک کشیده نوعی بازار سیاه ایجاد میشود؛ آنچه که در تعطیلات پایان ماه صفر بار دیگر شاهد آن بودیم.
از سوی دیگر ترافیک و ازدحام ایجاد شده در استانهای مازندران و گیلان، عملا بخش اعظم سفر گردشگران را به خود اختصاص داده و شلوغی خارج از حوصله، داد جامعه محلی را در میآورد.
اگرچه بیش از یک دهه است که ستاد خدمات سفر تشکیل شده و بیشتر از ۲۰ عضو از راهنمایی و رانندگی و هلال احمر گرفته تا سایر نهادهای درگیر در سفر دارد، اما تجربه وضعیت نابسمان سفرهای داخلی در تعیطیلات نیمه شهریور نشان داد که این ستاد هنوز نتوانسته اثرگذاری لازم را در حوزه گردشگری داخلی داشته باشد و توزیع مناسب سفر در کشور را محقق کند
سفر میلیونها نفر به شهرهای شمالی در یک هفته
تعداد سفرهای داخلی به مازندران و گیلان در طول مدت یک هفته مصادف با تعطیلات نیمه شهریور، به معنای واقعی کلمه تکاندهنده و باورنکردنی است.
براساس اعلام استاندار مازندران ۲۱ میلیون گردشگر طی یک هفته تعطیلات به مازندران سفر داشتهاند و مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گیلان نیز گفته که در بازه زمانی دهم تا هفدهم شهریور ۶ میلیون و ۱۷۵ هزار و ۳۴۲ نفر به گیلان سفر کردهاند.
این جمعیت میلیونی که در مدتی کوتاه راهی گیلان و مازندران شدند، شرایطی پیچیده را برای استانهای شمالی رقم زدند؛ صفهای کیلومتری پمپهای بنزین در مسیر برگشت مسافران، قیمتهای نجومی که برای ارایه خدمات گردشگری نظیر قایقسواری ارایه شد و ایجاد بازار سیاه و قیمتهایی که معادل یک ماه حقوق یک کارگر بود برای یک شب اقامت در اقامتگاهها، بخشی از مشکل بود. از سوی دیگر اما چادرخوابی در پارکها، خوابیدن در خودرو و خیابان خوابی برخی گردشگران هم نه تنها ایام سفر خود گردشگران را سخت کرد، بلکه موجب نابسمانی در شهرهای مقصد و نارضایتی جامعه میزبان شد.
در نهایت باید اذعان داشت کسانی که در نیمه شهریور امسال راهی شمال کشور شدند، درواقع بخش اعظم سفر خود را به ایستادن در صف اختصاص دادند. درواقع معطلی در صف بخشی جدانشدنی از جریان سفر این گردشگران بود و تجربه مشترک آنها معطلی در صف سرویس بهداشتی و پمپ بنزین، صف ورودبه جاذبههای گران قیمتی نظیر تلهکابین و یا حتی صف ورود به مراکز خرید و رستورانها بود. طبیعی است که این وضعیت سفر و گردشگری را از مقولهای آرامشبخش که باید موجب بهبود سلامت روانی فرد شود به مسالهای آسیبزا و پرتنش تبدیل میکند و طبیعتا اهداف گردشگر از سفر محقق نمیشود.
مدیریت کم اثر درگرههای سفر
در گرههای سفر و گردشگری داخلی نظیر ایام نوروز و تعطیلات تابستان کمترین انتظاری که از نهادهای مربوطه وجود دارد مدیریت جریان سفر و کمک به توزیع مناسب و یکنواختتر جریان گردشگری در کل کشور است.
در این سالها اما سرازیر شدن گردشگران به مناطق شمالی یا جنوبی در ایام پرمسافر و ناآشنایی بخش انبوهی از مردم با مقاصد کمترشناخته شده داخلی و از رونق افتادن آنها، گواه ضعفهای موجود در زمینه کمک به توزیع یکنواختتر سفر در کشور است.
از سال ۱۳۹۲ ستاد خدمات سفر آغاز به فعالیت کرده و آنطور که در مصوبه این ستاد آمده است هدف از تشکیل آن توسعه گردشگری داخلی و ایجاد هماهنگی و انسجام در ارائه خدمات مناسب برای رفاه حال مسافران و گردشگران، سیاستگذاری، برنامهریزی، سازماندهی و نظارت بر انجام فعالیتهای سفر بوده است. در مصوبه ستاد خدمات سفر وظایف دستگاههای عضو مشخص شده است و این ستاد باید از توانمندی، ظرفیتها و امکانات دستگاههای مرتبط با امر سفر به منظور ارائه خدمات بهینه به مسافران استفاده کند و با شناسایی معضلات و مشکلات مربوط به سفر راهکارهای قانونی و متناسب تدوین کند. همچنین در این مصوبه معین شده که برای توزیع سفر به مناطق کمتر شناختهشده برنامهریزی شود و از ظرفیت بخش خصوصی بهره ببرد و منابع مالی و اعتبارات تخصیص یافته برای ارائه خدمات مطلوب سفر را پیشبینی، تامین و هدایت کند.
آنچه در این سالها اما از ستاد خدمات سفر شاهد آن بودهایم برگزاری جلسات تکراری با حضور نمایندگان نهادهای عضو و در نهایت اعلام آمار سفر بوده است. به عبارت دیگر ستاد خدمات سفر نتوانسته اقدامی موثر برای کمک به توزیع مناسب سفر در همه مناطق کشور انجام داده و یا گردشگران ایرانی را با مقاصد کمترشناخته شده آشنا کند و لازم است که برای رفع این نقیصه اقدامی موثر صورت گیرد.
باتوجه به جمیع موارد، به نظر میرسد چنانچه دولت به شکل جدی قصد مدیریت سفر را داشته باشد باید اقدامات اساسی در این بخش انجام دهد. ایجاد شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته برای معرفی جاذبههای ناشناخته ایران و معرفی مقاصد کمتر شناخته شده میتواند در این مسیر بسیار راهگشا باشد و موجب علاقهمندی مردم به سفر به مناطقی به جز شهرهای شمالی شود.
همچنین ایجاد بستری آنلاین با مشارکت بخش خصوصی برای ارایه تخفیفهایی به گردشگرانی که مقاصد کمترشناخته شده را در فصول پرمسافر انتخاب میکنند و ابتکارات این چنینی میتواند گامی مثبت برای گشودن گره جریان نامتوازن سفر و گردشگری داخلی در کشور باشد.