«سفر امروز»: این روزها نه تنها کشور متاثر از فضای انتخاباتی برای تعیین رئیس دولت چهاردهم است بلکه نگاه بخش مهمی از دنیا به رقابت دو نامزدی است که طبعا سلایق مختلفی در باب اداره دستگاه اجرایی کشور دارند.
بدیهی است که علمی شدن عرصهها به سبب وجود نهاد دانشگاه به معنای مدرن کلمه و نیز وجود تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی در هر عرصه تخصصی، ویژگی عصر ماست. در پی همین تحولات دورانساز است که میبینیم در بزنگاه رقابتهای انتخاباتی، کارشناسان و عالمانِ عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و… هر یک از دریچه مطالبات تخصصی خود برنامههای نامزدها را بررسی میکنند.
حال صنعت-فرهنگ گردشگری در این بزنگاه از رئیس جمهور آینده چه میخواهد؟ مهمترین مولفههایی که فعالان گردشگری در دیدگاههای نامزدها جستوجو میکنند، کدامند؟
اهمیت گردشگری در جهان امروز چنان است که بسیاری از آکادمیهای دنیا از آن به «بزرگترین پدیده اجتماعی جامعه مدرن» نام میبرند. چنین پدیدهای که گفته میشود دامنه گسترده آن از سفرِ صِرف فراتر رفته و به تدریج به محور تحولات نظام اجتماعی تبدیل میشود، چگونه خود را در نگرش یک نامزد انتخاباتی نشان میدهد؟
شاید بهتر است پرسش را از این قرار مطرح کنیم: چگونه میتوان پی برد که دیدگاههای کدام نامزد انتخاباتی به روح، ماهیت و اهداف اقتصادی و فرهنگی گردشگری نزدیکتر است؟ به بیان سادهتر، چگونه باید تشخیص داد که کدام نامزد ریاست جمهوری، گردشگری ایران را پویا و به سوی توسعه و جهانی شدن هدایت میکند و کدامیک آن را از رشد و تعامل با دیگر فرهنگهای دنیا باز میدارد؟
به نظر میرسد که با توجه به تفاوت آشکار دیدگاه دو نامزد انتخاباتی در سیاست خارجی، پاسخ به پرسش بالا کار آسانی باشد. چنانکه هر شهروندی با هر اندازه آگاهی به مباحث تخصصی این عرصهها بتواند وضعیت گردشگری را در زمان تصدی هر کدام از نامزدهای انتخاباتی تجسم کند.
انگار حاجتی نیست به اینکه نگرشهای دو نامزد را در خصوص نوع تعامل و ارتباط با جهان تشریح و تبیین کنیم؛ که هر یک در این باره «به هزار زبان در سخن است.»
همه میدانیم که ارتباط ایران با دنیا صرفا در ارتباط بین دولتها خلاصه نمیشود و ارتباط ملتها را هم در برمیگیرد. شهروندی که از نقطهای از دنیا (هرجا) بنا دارد تمدن چندهزارهای کشور ما را ببیند، بیشک متاثر از گردش اطلاعاتی است که در رسانههای جهان درباره ایران منتشر میشود. این شهروند در زمان تصدی چگونه دولتی بیشتر برای سفر به ایران رغبت دارد؟ دولتی که معتقد به نفسِ گفتوگو و باز کردن درهای تعامل با جهان است یا دولتی که بنا به تصریح نامزد محترم، پیشاپیش یک هدف دارد: میخواهد سویه مقابل مذاکره و گفتوگو را «پشیمان» کند. بیاعتنا به اینکه پشیمانی او نه تنها عایدی برای ولینعمتان دولت که مردم ایران باشند، ندارد، بلکه در یک کلام، مانع از کسب درآمدهای ارزی از راه گردشگری و رفع بسیاری از گرهها در زندگی مردم میشود. با دولتی که دلداده فیگور «طلبکارانه» است و نامزدی که به صریحترین بیان ممکن در محضر میلیونها بیننده مناظره میگوید «ما باید طلبکار باشیم» و باید طرف مقابل را «پشیمان» کنیم، چگونه راه را برای ورود گردشگر خارجی (بخوانید ورود ارز) به ایران هموار کرد؟
به نظر میرسد تلکیف عرصه مهم و تعیینکنندهای مانند گردشگری در انتخابات پیشِ رو روشن است. کافی است به کلیدواژههای به کار گرفته شده توسط نامزدها در بیان دیدگاههایشان در بحث نوع ارتباط با دنیا توجه کنیم. آنوقت درمییابیم کدامیک به باورها و اهداف این صنعت-فرهنگ نزدیکترند.
عرصههایی چون فرهنگ، اقتصاد، صنعت و… اگرچه تفاوتهای ماهیتی روشنی با «سیاست» دارند اما در عین حال هیچ کدام از این عرصهها را نمیتوان از «امر سیاسی» مجزا دانست.
علوم سیاسی (Political science) به ما میگوید حکمرانی در یک کشور فیذاته در گرو اعمال سیاستهایی است که همه عرصهها را در بر میگیرد. چرا که رفتار سیاسی دولتها نسبت مستقیم با قانون اساسی دارد و قانون اساسی یعنی همه چیز. بنابراین حوزههای یادشده و در اینجا صنعت-فرهنگ گردشگری نمیتوانند خود را بیارتباط به سیاستهایی بدانند که یک نامزد انتخاباتی در رقابتهایش پیش میکشد. واکنش نشان دادن به موضعگیری نامزدها حق طبیعی، مدنی و صنفی همه اصناف است و ربطی به جهتگیری و تعلق خاطر به جریانهای سیاسی ندارد.
الحمدلله خوشحالیم که برای ما اهالی صنعت گردشگری نکته مبهمی در ملاکهایمان برای انتخاب وجود ندارد. به گمانم بیش از این هر چه بگوییم، مصداق ضربالمثل شیرین فارسی، پیشکشِ «زیره» به «کرمان» عزیز باشد.
367